***نسیم معرفت***
ردِّ مَظالِم چیست و چگونه باید پرداخت شود؟!
همه ما وقتی به گذشته خود نگاه می کنیم میبینم که زمانی که اطلاعات مذهبی ما کم بوده است یا اینکه به لحاظ رشد عقلی به رشد کاملی نرسیده بودیم،گاهی حقوق دیگران را رعایت نمی کردیم.
واژه مظالم جمع مظلمه عبارت است از چیزى که به ستم از کسى گرفته شده است و در اصطلاح اموال حرامى است در دست انسان و صاحبان آن را نمىشناسد. در این صورت باید با اجازه مجتهد جامع شرایط به فقیر بدهد . (لسان العرب و دهخدا، ماده «ظلم»)
عدم رعایت حقوق دیگران دوقسم دارد: یک قسم امور مالی و قسم دیگر امور غیر مالی. همه ما میدانیم که اگر کسی مالی پیش ما داشته باشد حال پول باشد یا جنس فرقی نمی کند باید به آن شخص برگردانیم و توبه ما قبول نمی شود تا این کار را بکنیم،اما سوال اینجاست گاهی ما به خاطر علل مختلفی(کمی سن و...) دیگر به خاطر نداریم که از چه کسی پول قرض گرفته یا خدای ناکرده بدون اجازه برداشته ایم و بعدا هم پرداخت نکرده ایم یا به اموال کسی ضربه ای زده ایم و جبران نکرده ایم، و حالا هم دیگر آن اشخاص را نمی شناسیم چکار باید کنیم؟
جواب
اگر صاحبش را می شناسد باید به او برگرداند یا حلالیت بطلبد. و اگر به هیچ وجه انسان صاحبان آن ها را نمیشناسد، یا میشناسد ولی پیدا کردن صاحبان آن ها ممکن نیست، در این صورت با اجازه مرجع تقلید اموال و یا قیمت آن ها را (در صورتی که اموال از بین رفته باشد) به فقرا صدقه بدهد.
محاسبه رد مظالم
اگر شخص مقدار آن را می داند همان مقدار را در صورت نومیدی از یافتن صاحبان آن با اجازه مرجع تقلید، صدقه بدهد، اگر مقدار آن را نمی داند به هر مقداری که یقین دارد، آن را صدقه بدهد. اگر مقدار را به هیچ وجه نمی داند باید یک پنجم مالی که در آن حرام قرار دارد را به نیت ادای وظیفه اعم از خمس و صدقه با اجازه مرجع تقلید صدقه بدهد.
اگر ورثه می دانند میان اموال میت مال حرام وجود دارد، چنانچه صاحبان شان را می شناسند اموال شان را به صاحبان آن ها بازگردانند، اگر صاحبان اموال را نمی شناسند و امکان شناسایی آن ها هم وجود ندارد باید با اجازه مرجع تقلید به مقداری که یقین دارند مال دیگران است را به فقرا صدقه بدهند، اگر مقدار را هم نمی دانند یک پنجم اموال را به با اجازه مرجع تقلید به نیت قصد ادای وظیفه اعم از خمس و صدقه به فقرا صدقه بدهند.
اگر میت وصیت کرده باشد که فلان مبلغ بابت رد مظالم بدهند، لازم است آن مبلغ را با اجازه مرجع تقلید به فقرا صدقه بدهند، در این صورت حتی اگر مقدار مال مورد وصیت بیش از ثلث مال میت باشد باید به آن عمل شود.
اگر ورثه نمی دانند که در مال میت مال حرامی وجود دارد یا نه؟ و میت وصیت هم نکرده باشد ولی ورثه احتمال می دهند که در مال میت مال حرامی وجود داشته باشد، در این فرض لازم نیست چیزی بابت رد مظالم به فقرا صدقه بدهند، اما اگر به نیت رد مظالم و یا صدقه از جانب میت به فقرا اموالی را صدقه بدهند مستحب است.
یک حکایت تأثیر گذار
الکافی عن علیِّ بنِ أبی حمزةَ :کانَ لی صَدیقٌ مِن کُتّابِ بَنی اُمیّةَ فقالَ لی : استأذنْ لی عن أبی عبدِ اللّه ِ علیه السلام ، فاسْتَأذَنتُ لَه علَیهِ ، فأذِنَ لَه ، فلَمّا أنْ دَخلَ سَلّمَ و جَلسَ ، ثُمّ قالَ : جُعِلتُ فِداک ، إنّی کنتُ فی دِیوانِ هولاءِ القَومِ فأصَبْتُ مِن دُنیاهُم مالاً کثیرا ، و أغمَضتُ فی مَطالِبهِ ··· فهَل لی مَخرَجٌ مِنهُ ؟ قالَ : إنْ قُلتُ لکَ تَفْعَلْ ؟ قالَ : أفعَلُ. قالَ لَهُ : فاخْرُجْ مِن جمیعِ ما اکْتَسَبتَ فی دِیوانِهِم ، فمَن عَرَفْتَ مِنهُم رَدَدْتَ علَیهِ مالَهُ، و مَن لَم تَعْرِفْ تَصَدّقْتَ بهِ ، و أنا أضْمَنُ لکَ على اللّه ِ عزّ و جلّ الجَنّةَ . (الکافی : 5/106/4 ، اُنظُر تَمامَ الحَدیثِ) [ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: کَانَ لِی صَدِیقٌ مِنْ کُتَّابِ بَنِی أُمَیَّةَ فَقَالَ لِیَ اسْتَأْذِنْ لِی عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ فَأَذِنَ لَهُ فَلَمَّا أَنْ دَخَلَ سَلَّمَ وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی کُنْتُ فِی دِیوَانِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَأَصَبْتُ مِنْ دُنْیَاهُمْ مَالًا کَثِیراً وَ أَغْمَضْتُ فِی مَطَالِبِهِ ... جُعِلْتُ فِدَاکَ فَهَلْ لِی مَخْرَجٌ مِنْهُ قَالَ إِنْ قُلْتُ لَکَ تَفْعَلُ قَالَ أَفْعَلُ قَالَ لَهُ فَاخْرُجْ مِنْ جَمِیعِ مَا کَسَبْتَ فِی دِیوَانِهِمْ فَمَنْ عَرَفْتَ مِنْهُمْ رَدَدْتَ عَلَیْهِ مَالَهُ وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ تَصَدَّقْتَ بِهِ وَ أَنَا أَضْمَنُ لَکَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ... وسائل الشیعة ج17 ص199 -اَبوابُ ما یُکتَسَبُ بِهِ باب 47 حدیث 1 -چاپ آل البیت «ع»]
الکافى ـ به نقل از على بن ابى حمزه ـ : دوستى داشتم که از دبیران بنى امیّه بود؛ به من گفت : از امام صادق (عَلَیهِِ السَّلامُ) براى من اجازه ملاقات بگیر. من از حضرت اجازه خواستم و ایشان اجازه داد. وقتى آن مرد به حضور حضرت رسید، سلام کرد و نشست و سپس گفت: فدایت شوم، من در دستگاه ادارى این جماعت کار مى کردم و از دنیاى آنان به مال و منال فراوانى رسیدم و براى به دست آوردن آن ، چشم بر هم نهادم (به حلال و حرام توجّهى نکردم) ··· آیا راهى براى بیرون آمدن [از این وضع ] دارم؟ فرمود: اگر برایت بگویم انجام مى دهى؟ عرض کرد: انجام مى دهم. فرمود: از تمام مال و ثروتى که در دستگاه ادارى آنها به دست آورده اى خودت را خلاص کن. کسانى را که مى شناسى مالشان را به آنها برگردان و کسانى را که نمى شناسى از طرفشان صدقه بده. در این صورت ، من براى تو ضمانت مى کنم که خداوند عزّ و جلّ تو را به بهشت برد.
فرآوری: فاطمه محمدی بیده
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
https://article.tebyan.net/286988/%D8%B1%D8%AF%D9%91-%D9%85%D8%B8
***************************************
**درس خارج فقه استاد محمدی ری شهری-کتاب خمس - مدرسه فقاهت+ [http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/reyshahri/feqh/93/940213/]
.: Weblog Themes By Pichak :.